شغل من در طی ۱۷ سال گذشته همواره مرتبط بوده با مدیریت و سازمان. بعد از این مدت می تونم بگم که زندگی را می تونستم بهتر از این بگذرونم و شاید پر فایده تر. یک روز استاد عزیزی به من گفت مسیری که می ری یک عیب داره. همواره با شیرین شدن کام دیگران تو باید حس موقت و کم فروغ موفقیت رو بچشی. من در این سال ها به عنوان کارشناس و مشاور مدیریت فعالیت کردم و این اتفاق خوبی برای من نبود. البته هستند افرادی که حس بهتری دارند ولی شنیدن حرف های من هم شاید کمک کننده باشه.
![لذت بخش ولی گاهی نا امید کننده](https://files.virgool.io/upload/users/66261/posts/pfazylfyomey/u0bwjgxdc3hb.jpeg)
خوب بهتره از تفکری که امروز دارم برای شما بگم. هر آدمی می تونه به سه روش به یک تخصص نزدیک تر بشه.
- مستقیم به آن تخصص و پیشه بپردازه و ریسک و پاداش را تجربه کنه.
- در ارتباط به آن پیشه شروع به مشاوره و حل مسئله کنه و در واقع به افرادی که دارند واقعا تجربه رو لمس می کنند کمک کنه تا بهتر و کم ریسک تر پیچ و خم کار خود رو طی کنند.
- به معلمی یا تدریس آن تخصص بپردازه.
به صورت کلی می شه گفت ریسک هرچه به سمت گزینه های پایین تر می آیید کمتر میشه و خوشحالی به واسطه ارتباط راحت تر و کم استرس تر بیشتر. ولی خوب بدبختانه ریسک و پاداش همیشه کنار هم هستند و با کناره گیری پاداش کمتر میشه.
به عنوان آدمی که ۱۷ سال از زندگی خود را به حوزه های مرتبط با کارشناسی مدیریت و مشاوره مدیریت گزرونده به شما پیشنهاد نمی کنم در ایران چندان به سمت مشاوره و معلمی حرکت کنید. دلایل ساده من شامل موارد زیر هست:
اول این که، محیط کلان به شدت عجیب و پر اتفاق کسب و کار ایران ارزشمندی در این نوع پیشه ها (مشاوره و آموزش)را کاهش داده و حتی ذاتا به رسمیت نمی شمارد و شما خیلی به پیچیدگی می توانید خدمات خیلی ارزشمندی به مشتریان بدید و این یعنی کاهش حس معنا در کار. یعنی من وقتی به عنوان مشاور به یک مجموعه کار می کنم و می بینم مشکلاتش خیلی ربطی به عملکرد اون مجموعه نداره و باید بیشتر چشم داشت به هزار متغییر بیرون از سازمان دیگه نمی تونم حس خوب و شیرین موثر بودن رو تجربه کنم.
دوم این که شما می تونید از راه آموزش و مشاوره هم پول خوب در بیارید ولی دو تا مشکل داره. یکی این که این پول درآوردن خیلی به حضور شما وابسته است و شما اگر یک روز نتونید برید سر کار خیلی ساده نمی تونید همکار یا نیروی کار خودتون رو به جای خود بفرستید و مشکل دیگه این است که مقدار پول درآوردن شما خیلی مربتط است با توان فروشندگی شما نه توان واقعی شما برای ارائه سرویس و خدمات.
خوب حالا شاید بپرسید از این کار چرا فاصله نمی گیری مرد؟!؟!؟
دلیلش سه تا نکته است که من در کار مشاوره و آموزش ازش لذت می برم…
- یک حس زیبای حل مسئله
- دو تنوع در کار
- لبخند رضایت یک مشتری وقتی حس می کنه مسئله داره حل میشه
درباره این موارد بعد خواهم نوشت.