به روزرسانی مسیر شغلی

پاییز ۱۴۰۲ بود که به خودم گفتم: «دیگه وقتشه یه شغل مشخص و حرفه‌ای برای خودت انتخاب کنی!» سؤال «وقتی بزرگ شدی می‌خوای چی‌کاره بشی؟» دیگر معنایی نداشت؛ وقتش شده بود که بگویم من این کاره هستم. بعد از فکر کردن به گذشته و تجربیاتم، به این نتیجه رسیدم که مشاور مدیریت بهترین عنوانی است که با شخصیت و تجربیاتم جور درمی‌آید. لینکدینم را به‌روزرسانی کردم، رزومه‌ام را اصلاح کردم، و تصمیم گرفتم با افتخار خودم را مشاور مدیریت بدانم و برای موفقیت در این زمینه تلاش کنم.


موسسه شاپرک آبی: فرصتی که از دست رفت

یکی از اتفاقات مهم آن زمان، آشنایی دوباره من با موسسه شاپرک آبی بود. این موسسه همایشی برگزار کرده بود با عنوان مشاور شو؛ ظاهر تبلیغات و طراحی همایش عالی بود و حس حرفه‌ای‌گری به مخاطب منتقل می‌کرد. تجربه قبلی حضور در برنامه‌های این موسسه نشان داده بود که حداقل از نظر طراحی بصری و بازاریابی، جایگاه خیلی خوبی دارند. اما هزینه دوره‌ها به شکل قابل‌توجهی بالا بود؛ خیلی عجیب بود که قیمت به دلار اعلام شده بود! این موضوع، وضعیت اقتصادی شرکت‌کنندگان را انگار در سطح جهانی فرض می‌کرد. بعد از بررسی بیشتر دیدم هزینه ثبت‌نام به هیچ‌وجه با محتوا یا کیفیت مورد انتظار تناسب ندارد. بنابراین، علی‌رغم علاقه‌ای که داشتم، از شرکت در این دوره انصراف دادم و به دنبال فرصت دیگری گشتم.


موسسه آریانا: گزینه‌ای قابل‌دسترس‌تر

چند روز پس از ناامیدی از دوره شاپرک آبی، ایمیلی از موسسه آریانا دریافت کردم که اعلام کرده بود یک دوره جامع مشاوره مدیریت برگزار می‌کنند. سال‌ها قبل، از کیفیت دوره‌های آریانا و انتشارات‌شان رضایت داشتم. قیمت دوره (۳۵ میلیون تومان) نسبت به شاپرک آبی، بسیار منطقی‌تر بود و همایش رایگانی هم برای معرفی این دوره برگزار کردند. تصمیم گرفتم در این دوره ثبت‌نام کنم.


آغاز دوره: امید و پرسش‌ها

دوره با حضور دکتر وکیلی شروع شد؛ مدیری فهیم و خوش‌اخلاق که البته نگاهش به حرفه مشاوره مدیریت بسیار محتاطانه بود. از ابتدای دوره مرتباً درباره سختی‌ها و چالش‌های این نوع کار صحبت می‌کرد. اولین ضربه به ایده‌آل‌های من همانجا خورد: در تست هوشی که روز اول از ما گرفتند متوجه شدم استانداردها دقیقاً مشخص نیست.

اساتید مطرحی همچون دکتر علی‌پور که در گذشته با ایشان آشنا بودم، در این دوره تدریس داشتند و با صداقت همیشگی‌شان از واقعیت‌های سخت شغل مشاوره مدیریت گفتند: «پول درآوردن از این حرفه در ایران، کار ساده‌ای نیست.» تجربه عملی و نظری دکتر علی‌پور برای من جذاب بود، ولی مدل تدریس ایشان بیشتر بر اساس تجربیات شخصی بود، نه رویه‌های علمی یا استانداردهای جهانی.


تجربه دوره: کاستی‌ها و مشکلات

دوره به مدت چندین ماه و در جلسات ۶ ساعته برگزار شد که همین طولانی بودن، یکی از بزرگ‌ترین چالش‌ها بود. اکثر درس‌ها سطحی بودند و محتوای علمی یا عملی چندانی نداشتند. برای مثال:

  • درس عارضه‌یابی، محتوای غیرکاربردی داشت و هیچ راهنمای عملی‌ای ارائه نشد.
  • درس اخلاق حرفه‌ای علیرغم ارائه توسط استاد محترم و دوست‌داشتنی، آن‌قدر طولانی بود که دیگر چیزی برای آموختن باقی نمانده بود.

در کنار این کاستی‌ها، ناهماهنگی بین درس‌ها کاملاً محسوس بود:

  • درس روش تحقیق در مشاوره مدیریت عملاً به روش تحقیق در بازاریابی تبدیل شده بود.
  • درس گیمیفیکیشن بیشتر شبیه یک کار تیمی ساده بود تا محتوای مرتبط با مشاوره مدیریت.
  • درس BABOK به دلیل عدم تناسب استاد با موضوع، بعداً با استاد دیگری تدریس شد؛ که این تغییر، هم ارزشمند بود و هم تأسف‌برانگیز.

علاوه بر این، اسلایدها پراکنده و بدون هماهنگی ارائه می‌شدند؛ برخی فارسی بودند، برخی انگلیسی و هیچ محوریت مشخصی وجود نداشت.


نقاط مثبت دوره: امیدی برای آینده

البته دوره بدون نکات مثبت نبود. برخی از اساتید که تجربه بیشتری در تدریس داشتند، توانستند محتواهایی کاربردی‌تر ارائه دهند. به‌خصوص درس مربوط به قوانین که استاد آن بسیار مسلط و حرفه‌ای بود. تیم اجرایی دوره هم بسیار منظم عمل کرد؛ اطلاع‌رسانی‌ها دقیق بود و زمان‌بندی‌ها تقریباً بدون مشکل انجام شد.


یک حقیقت تلخ: مشاوره مدیریت در ایران

یکی از بخش‌های مهم دوره، درس بررسی صنعت مشاوره مدیریت بود. در این درس متوجه شدم که صنعت مشاوره مدیریت در ایران، برخلاف کشورهای پیشرفته، هنوز به شکل واقعی شکل نگرفته است. در کشورهای دیگر، شرکت‌هایی مثل مکنزی یا بین اند کمپانی به صورت حرفه‌ای و سازمان‌یافته در این حوزه فعالیت می‌کنند، اما در ایران بیشتر مشاوره‌ها به صورت فردی انجام می‌شود. این وضعیت، مشاوران ایرانی را از مزایای داشتن مخزن دانش شرکتی و ابزارهای تخصصی محروم کرده و باعث شده موفقیت‌ها بیشتر مقطعی و محدود باشند.

از طرفی، بازار مشاوره مدیریت در ایران به شدت ضعیف است. کارفرماها معمولاً دانش کافی برای درخواست مشاوره‌های تخصصی ندارند و پرداخت‌های نامنظم، باعث شده مشاوره مدیریت به حرفه‌ای پردردسر تبدیل شود.


پیشنهاد من: به جای مشاوره مدیریت، چه کنیم؟

پس از این دوره، به این نتیجه رسیدم که مشاوره مدیریت در ایران مسیر مناسبی برای آینده حرفه‌ای من نیست. اما می‌توان به روش‌های جایگزین فکر کرد:

  1. تخصص در یک حوزه مشخص:
    به جای ورود به همه بخش‌های مشاوره، بهتر است در حوزه‌ای خاص مثل برنامه‌ریزی یا منابع انسانی متخصص شوید و به‌صورت پاره‌وقت با چند شرکت معتبر همکاری کنید. این مدل کاری، ریسک کمتر و احترام بیشتری به همراه دارد.
  2. منتورینگ و کوچینگ:
    اگر علاقه‌مند به مشاوره هستید، کوچینگ و منتورینگ جایگزین‌های خوبی برای مشاوره مدیریت هستند. این مسیرها بیشتر بر اساس تعامل مستقیم با افراد و مدیران پیش می‌رود و می‌تواند تجربه ارزشمندتری باشد.
  3. انتخاب دوره‌های کیفیت‌محور:
    اگر به یادگیری علاقه دارید، سعی کنید دوره‌هایی را انتخاب کنید که بارها برگزار شده باشند، اساتید دانشگاهی و یا بین‌المللی داشته باشند و محتوای آن‌ها دقیقاً با نیازهای شما هماهنگ باشد.

پیشنهادی برای برگزارکنندگان دوره‌های مشاوره مدیریت

اگر موسساتی مانند آریانا می‌خواهند دوره‌های بهتری برگزار کنند، باید:

  • محتوای آموزشی را مطابق نیازهای روز و وضعیت واقعی صنعت ایران به‌روزرسانی کنند.
  • استادانی را انتخاب کنند که نه‌تنها تجربه عملی داشته باشند، بلکه به اصول تدریس و انتقال دانش مسلط باشند.
  • دوره‌ها را مختصرتر و منسجم‌تر برگزار کنند تا شرایط برای شرکت‌کنندگان راحت‌تر شود.
  • از فیلم‌برداری و ارائه محتوا به‌شکل دیجیتال استفاده کنند تا امکان مرور مطالب فراهم شود.

نتیجه: چرا مسیر مشاوره مدیریت به من نمی‌خورد؟

پس از این دوره، متوجه شدم که مشاوره مدیریت در ایران، هنوز به بلوغ واقعی نرسیده و نمی‌تواند حرفه پایدار و مناسبی باشد. چالش‌های این مسیر، هم از نظر علمی و هم از نظر اقتصادی، باعث شد تصمیم بگیرم وارد حوزه‌های دیگری بشوم و درباره آینده شغلی‌ام دوباره فکر کنم. این دوره برایم تجربه ارزشمندی بود؛ اما مهم‌ترین نتیجه‌ای که گرفتم این بود: من نمی‌خواهم مشاور مدیریت باشم.


پینوشت ۱ :

امروز دیدم هزینه های این دوره هم افزایش پیدا کرده و شده ۹۵ میلیون تومان. واقعا به نظرم زیاد شده.

پینوشت ۲ :

آقای دکتر وکیلی و من یک گپ تلگرامی سکیور شده از طرف ایشان زدیم. ایشان ابراز علاقه کردند که با هم صحبت کنیم و فیدبک من براشون مهم هست که خیلی خوشحال شدم از این مورد. البته ایشان فرمودند که یادداشت شما در بندهایی قضاوت غیر مستند و غیر منصفانه ای است. البته فرمودند رویکرد من به لحاظ اخلاق حرفه ای و شرعی و حتی حقوقی جای بررسی داره و از این بابت تعجب کردند. لذا به همه دوستانی که متن را خواندند گوشزد می کنم چیزهایی که من گفتم تجربه و برداشت من از دوره بوده و احتمال داره دیگر دوستان برداشت و تجربه دیگه ای داشته باشند و هر کسی می تواند خودش تجربه کند. به امید روزی که این دوره برای همه تجربه عالی باشد. من هم بعد از صحبت با ایشان هر بخشی که به قول ایشان برداشت شخصی و غیر مستند هست را بیشتر هایلایت می کنم که دیگری به اشتباه نیافتد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.